عطرانتظار5

  • خانه 

تقسیم روزی

24 دی 1396 توسط مهديه عليائي طيبي شاهي

​امام حسين عليه السلام

 نه خوددارى از حرام و ناپسند، مانع روزى مى شود و نه حرص روزىِ بيشتر مى آورد، كه روزى تقسيم شده و اجل حتمى است و حرص به سوى گناه مى كشد.

لَيسَتِ العِفَّةُ بِما نِعَةٍ رِزقا وَلاَ الحِرصُ بِجالِبٍ فَضلاً وَإِنَّ الرِّزقَ مَقسومٌ وَالجَلَ مَحتومٌ وَاستِعمالَ الحِرصِ طالِبُ المَآثِمِ؛

(غررالحكم، ج5، ص 294، ح8439)

 نظر دهید »

ترشرویی

21 دی 1396 توسط مهديه عليائي طيبي شاهي

​?کسی که با ترشرویی و چهره عبوس،با مردم روبرو می شود دشمن خداست…?
?امام على(ع) : 
?هرگاه رسول اكرم(ص) يكى از اصحاب خود را غمگين مى ديدند، 
با شوخى او را خوشحال مى كردند 
و مى فرمودند:?خداوند، كسى را كه با برادران( دينى) اش با ترشرويى و چهره عبوس روبرو شود، دشمن مى دارد
?رسائل شهيد ثانى،ص۳۲۶

 نظر دهید »

فروبردن خشم

20 دی 1396 توسط مهديه عليائي طيبي شاهي

​

هر كس در حالى كه مى تواند خشم خود را عملى كند، آن را فرو برد، خداوند او راسرشار از آرامش و ايمان مى كند.

‌

رسول الله (ص) ?

‌

نهج الفصاحه، ح 2778 ?

 نظر دهید »

مهمان عزیز

20 دی 1396 توسط مهديه عليائي طيبي شاهي

تا حالا نشده بود آقا را در سرکشی به خانواده‌ی شهدا این‌طور ناراحت ببینم. حتی وقتی برایشان چای آوردند میل نکردند و گفتند: “چه کسی این جمعیت را مطلع کرده؟ قرار نبود مزاحمت برای کسی فراهم شود.” راست هم می‌گفتند، بعضی از دیدارها آنقدر بدون مقدمه و سرزده انجام می‌شد که خانواده شهید فرصت نمی‌کردند اقوام نزدیکشان را دعوت کنند. اصلاً بنا نبود دفتر آقا طوری اطلاع دهند که خانواده شهید به زحمت بیفتند. پدر شهید که از آمدن آقا خوشحال بود همان‌طور که می‌خندید گفت: “شما نگران نباشید! از دفتر شما کسی ما را مطّلع نکرده است. من دیشب حضرت امام خمینی و فرزند شهیدم «علی‌رضا» را در خواب دیدم. آن دو نفر خبر آمدن حضرت‌عالی را به من دادند. امام به من فرمودند: “فردا شب مهمان عزیزی داری! به خوبی از مهمانت پذیرایی کن! گفتم: آن مهمان کیست؟ امام فرمودند:  رهبر شما!”

شهید
کتاب پرتویی از خورشید، ص100

 نظر دهید »

سلام برابراهیم

20 دی 1396 توسط مهديه عليائي طيبي شاهي

​
‍ ?روز سیزده آبان 88 بود. می خواستم زودتر به سرکار بروم. اما خیلی خوابم می آمد. کنار بخاری توی منزل برای لحظاتی خوابم برد. یکباره دیدم رو به روی درب دانشگاه تهران قرار دارم!! جمعیتی داخل دانشگاه شعار می دادند. نگاهم به رو به روی درب افتاد. ابراهیم هادی و جواد افراسیابی و رضا گودینی کنار هم با عصبانیت ایستاده و به درب دانشگاه نگاه می کردند. بعد از مدت ها از دیدن دوستانم بسیار خوشحال شدم. می خواستم به سمت آن ها بروم اما آنقدر عصبانی بودند که جرات نکردم!
?از خواب پریدم. زنگ زدم به یکی از دوستانم در حراست دانشگاه تهران. گفتم: “جلوی درب دانشگاه چه خبر است!؟” گفت: “همین الان جمعیت فتنه گر، تصویر بزرگ مقام معظم رهبری را پاره کردند و به حضرت آقا ناسزا گفتند و…” علت حضور شهدا را فهمیدم. ابراهیم هادی به مساله ولایت فقیه بسیار اهمیت می داد.
?سلام بر ابراهیم۲/صفحه۲۳۴

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

عطرانتظار5

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس